چاخان ۲

خوشامدگو زبان آور خالی بند

چاخان ۲

خوشامدگو زبان آور خالی بند

همه بخوانند

لطفا این یادداشت را با دقت بخوانید و به هر کسی که صلاح میدانید توصیه کنید

تا این مطلب را مطالعه نمایند . . . . با سپاس


چند سالی است که ایجاد رابطه ی مردان و زنان متاهل با اشخاص بیگانه رواج

یافته و به تدریج قباحت و زشتی این عمل از بین میرود و گاه کسانی در همین

فضای مجازی آن را منطقی و درست و گریزناپذیر جلوه میدهند!!!

برخی اتفاقات و یادداشتهایی که اخیرا در اینترنت مورد توجه ام قرار گرفت باعث

شد تا این متن را بنویسم و از دیدگاه خود واقعیاتی را با شما دوستان و مخاطبانم

در میان بگذارم !!

موضوع از این قرار است که انسان و جانوران برای خود حریمی قائلند و هر غریبه ای

که بخواهد به حریم شان وارد شود مورد حمله و مواخذه قرار میگیرد.

زندگی خانوادگی بشر نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست و خود بارها در صفحه

حوادث روزنامه ها خوانده اید که مثلا زنی با مردی بیگانه رابطه داشته و بعد با کمک

یکدیگر شوهر همان زن را به قتل میرسانند تا به هم برسند که البته در بیشتر موارد

ناکام مانده و سر از زندان در میآورند !!

زنان متاهل بدانند که وقتی یک مرد بر سر راهشان قرار میگیرد ، قبل از هر چیز به

داشتن رابطه ی جنسی فکر میکند و عواطف و احساس و عشق در بسیاری از مواقع

در منظور و اهدافشان جایی ندارد .    حتی در اکثر موارد مرد مجردی که با یک زن

متاهل ارتباط یافته ، در نزد دوستان و رفقای خویش ماجرا را برملا کرده و این را معمولا

به حساب خوش تیپی و زرنگی و جذابیت خود میگذارد و به همین مزخرفات می بالد!

دیری نمی گذرد که همان زن بیچاره که از روی هوس و یا هر علت دیگری به دام آن

مرد مجرد افتاده ، در نگاه مردهای دیگری که حالا رازش را میدانند به هیبت یک هرجایی

و روسپی در میآید و این تازه بخشی از ماجراست !!

مردها و به خصوص جوانهای مجرد معمولا اینگونه اند و زنانی را که به آنها وابسته

میشوند ، با چنین روشهایی در مظان اتهامات بزرگ قرار میدهند !!

امروزه سریالهای تلویزیونی در شبکه هایی نظیر فارسی وان نیز در همین راستا کار

میکنند و اصرار دارند تا قید و بندها و پیوندهای اخلاقی در جامعه ما را تغییر دهند!!

قبول کنید که در عصر حاضر بسیاری از مردان ما که گوشت خوک هم نمیخورند ،

بی غیرت و بی تعصب شده اند و واقعا نمیدانند که همسرشان در اوقات بیکاری چه

می کند و به کجاها میرود؟

در شهر من پزشک حاذقی زندگی میکند که متخصص قلب و عروق است و تا دیروقت

به ویزیت کردن بیماران اشتغال دارد .... و همسر این پزشک با پسری جوان معاشرت

دارد و در جایی بطور اتفاقی از زبان همان پسر جوان شنیدم که : من زن دکتر فلانی

رو م ی ک ن م!!   آن جوان ابله و بی غیرت به خیال خود با کمترین هزینه بمب اتم

ساخته است . . . چون با افتخار و غرور از این عمل ننگین سخن می گفت و به

توانایی خویش می بالید !!

زنان به هر علتی ممکن است به دام چنان مردهایی در آیند و لذت ببرند .... اما

باید در نظر داشته باشند که غالبا همان مردها نه تنها عاشق و شیدا نیستند

بلکه در صددند تا لذت ببرند و آبرو بریزند و از همان زنان پولی را به چنگ آورند . . .

به نظر شما در چنین رابطه ای که یک طرف به خاطر سرخوردگی و نیازهای روحی

و جسمی به مردی پناه آورده و طرف مقابل به خاطر لذت جویی و تلکه کردن و

بی اعتبار ساختن زنی به میدان وارد شده ، توازن و تعادلی دیده میشود!؟؟؟

بداخلاقی و بی فرهنگی و اعتیاد و فقر و هر نوع بدی و زشتی در مردان ، شاید

در نگاه نخست دلیل موجهی باشد تا زنان به مردان بیگانه روی آورند . . . اما

عواقب و انجام چنین روابطی معمولا به فلاکت و بیچارگی می انجامد!!

زنانی که طلاق میگیرند و پس از آن بطور آزادانه به روسپیگری و فساد آلوده

میشوند ، از شهامت بیشتری برای ادامه زندگی برخوردارند!!!

چون حریمی به نام خانواده آنان را مقید نمیدارد تا بسوزند و بسازند . . . و من

همواره به این قبیل زنان به دیده احترام می نگرم !!

زنهایی که از خانه و درآمد شوهر خود بهره مندند و سپس پای مرد دیگری را به

همان حریم می گشایند ، چگونه میتوانند تا انتهای عمر در راحتی و آسودگی

به سر ببرند؟؟   ضمن اینکه این قبیل اعمال دقیقا مغایر با روند تکاملی در کائنات

است و تجربه های بسیار نشان میدهد که جهان ما خائنان را به شکلی عجیب

و حیرت انگیز کیفر میدهد .

از مکافات عمل غافل مشو                             گندم از گندم بروید ، جو ز جو

همه ی آنهایی که لغزیده اند و در گذشته به دامی در افتاده اند ، باید بدانند که

همواره امیدی برای بازگشت و اظهار ندامت هست !!

اگر گناهتان هنوز مخفی مانده و فاش نشده ، مطمئن باشید که خواست خداوند

چنین بوده است و شما میتوانید بازگشت موفقی داشته باشید!!

در هر دین و آیینی و در هر کشور و سرزمینی چنین اعمالی را زشت و ممنوع

میدانند و قوانین بسیاری هم برای مجازات وضع کرده اند .... کسانی که می پندارند

این مطلب فقط در اسلام و کشور ما رعایت میشود ، بسیار در اشتباهند و نمیدانند!

من مادرانی را می شناسم که اکنون در سنین 70 تا 80 سالگی خود هستند و اتفاقا

شوهرانی بد و بی مصرف داشته اند . . . اما ماندند و ساختند و به کودکان خویش

پرداختند و اینک همان کودکان که هر کدام به مقام و جایی رسیده اند ، چنان مادرانی

را در حد پرستش دوست میدارند !!

زندگی آن چیزی نیست که سینمای هالیوود و فارسی وان برای ما نمایش میدهند.

زندگی آن برداشت عاقلانه ای است که ما از تجارب و تعالیم عاقلان و خیرخواهان

به دست میاوریم و با همین داشته ها ، محکم قدم بر میداریم ... تا روزی در جایی و

درخلوتی به خود بگوییم : چقدر شرافتمندانه زیستم!!!

نظرات 66 + ارسال نظر
حامد جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:58 ق.ظ http://gohism.blogsky.com

سلام داش فرخ
مطلب بینهایت خوب و مفیدی بود
و کاملا حقیقی...باور داک که فارسی وان و سینمای هالیوود تاثیر خودشو گداشته و قبح بسیاری از کارها رو از بین برده...
بد وضعی شده

ممنون حامد جان ...

مرضیه جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ق.ظ

سلام مرضیه جان

پرنیان جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://fathebagh.blogsky.com

سلام
اوه اوه چه پست انقلابی!
من با تمام سخنان شما موافقم. متاسفم که زندگی های زناشوئی به جائی می رسه که زوجها شروع می کنند به همدیگه دروغ گفتن و خیانت کردن. اما باید قبول داشت که پشت هر زن بی وفا می تونه یک شوهر نادان و بی فکر و از خود راضی باشه. از سریالهای فارسی وان متنفرم. بی محتوا ترین و سطحی ترین داستانها توی این کانال نمایش داده می شه. فرخ عزیز فرقی نمی کنه زن و مرد نداره هر دو آدم باید به هم وفادار باشن و قشنگترین حالتش هم این هست که وقتی احساس می کنند به کسی علاقه مند هستند صادفانه و بدون تحقیر کردن همدیگه به هم بگن که دیگه نمی تونن به این زندگی ادامه بدن. نه اینکه هر کدومشون درعین حال پرایوسی خودشون رو داشته باشن و زندگی زناشوئی شون رو هم حفظ کنند.
اما بپذیر که مردهای خودخواه و از خود راضی و بی توجه که از یک زن فقط انتظار یک آشپز و یک مادر و ... خوب دارند بالاخره باید شاهد روزی باشند که زنشون به مرد دیگه ای دلبسته بشه. مردی که هیچوقت به همسرش محبت و توجه نمیکنه و در عین حال از منزل که پاشو بیرون میذاره شروع می کنه به شیطنت کردن با زنهای دیگه باید هم یه روزی شاهد این باشه که همسرش به مرد دیگه ای ممکنه علاقه مند بشه. به اعتقاد من وقتی یک زوج به جائی می رسند که احساس می کنند یک خلع وحشتناکی داره بینشون ایجاد می شه یا باید به یک مشاور وارد و خبره و باتجربه مراجعه کنند و یا حداقل یک ماه از هم دور زندگی کنند ببینند آیا می تونند بدون همدیگه زندگی کنند گاهی وقتها همین جدائی کوتاه مدت به زن و شوهر نشون میده که چقدر عاشق همدیگه هستند ولی فقط از هم خسته شدند.
خیانت به هر شکلی که باشه قشنگ نیست.
این پست انقلابی شما مسلما کامنتهای طولانی هم می خواد سعی کردم خیلی کوتاه کنم وگرنه حرف در این زمینه زیاده

سلام اگه دقت کرده باشید من از مردهای خودخواه حمایتی نکردم .
فقط میخوام عرض کنم که زنها باید از هویت و شخصیت خودشون با سرسختی مراقبت کنند

کوروش جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:29 ب.ظ http://korosh7042.blogsky.com

فرخ عزیز من تمام مطالب این پست هوشمندانه ات را
تائید دارم. اما در خارج از این مرزها آزادی اجتماعی بیشتر و بی بندوباری اینچنین کمتر است.
حتما حکایت بازارچه و مسجد و دستشوئی اش را شنیده ای عزیز
وقتی که یک محیط اجتماعی فاقد اماکنی برای ابراز وجود نباشد یعنی فاقد پیستون و تخلیه و.. باشد .
انفجار غیر قابل پیش گیری است.
وقتی فقط در شعار ازدواج ترغیب شود و ابزار بعد آن لحاظ نشود
وقتی....

شاد باشی و هرگز دلت به ناشادی مکدر مباد

سلام بر شما
سخنتان را قبول دارم ..... اما متاسفانه آنان که از طبقات فقیرند و امکاناتی ندارند به دستشویی بیشتر نیازمندند .
متاسفانه در طبقات بالاتر و مرفهان دارند کاسه توالت را از جا میکنند!!
قربانت و ممنون از نظرات مفید و خوبت

تو جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:28 ب.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

انگار همه چی پاره پاره شده...

سلام عزیزم
بله درست میگی !! اما برای بازگشت هنوز امیدهایی وجود داره!

چه فرقی می کند! شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ق.ظ http://chefarghimikonad.wordpress.com

فرخ جان سلام
آری آری موافقم ...

سلام بر نگار عزیز
اما برخی دوستانم رنجیدند و مرا مورد انتقاد قرار دادند
ارادت دارم

آرمان. شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:46 ق.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

موافقم
اما راه چاره را تنها در عفیف کردن خانمها نمیدانم که خوشتندار باشند و در محلفه سنتی خود بپیچند
بد نبود به آقایان توصیه بیشتری می فرمودین استاد

شاید برای مردان توصیه کارساز نباشد که ان هم دلیلش فقدان لوازمی است برای تخلیه هیجانات روحی و جنسی باشد
بهر حال پای بزرگان مدعی که بر مسند قدرتند تکیه زده اند در این قضیه بیش از همه می لنگد
خدا به انها عقلی وافر و به مردان ما تقوایی کافی و به زنان ما نجابتی لازم عطا فرماید

آرمان عزیز من اولین راه برای پیشگیری را گفتم . . . راههای بعد در اولویتهای پایین ترند. با توجه به موقعیت و اوضاع فعلی لازم است زنان به
خود آیند و اولین گام را برای حفظ شخصیت و هویت خویش بردارند .
توجه داشته باشید که دختران در وضعیت کنونی مورد توجه نیستند .... آنان دردسر میسازند و میخواهند ازدواج کنند . اما زنان متاهل از هفت دولت آزادند .

sadeh.forever شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:29 ق.ظ http://sadeh-forever.blogfa.com

سلام
متاسفانه همینطوره ...
نمیدونم چی باعث میشه... چه چیزی.. چه فکری..
البته فکر کنم اصلا فکر نمی کنند که اینجور میشه !
و لطفا یه پسته کوبنده هم بزارید برای آقایانی که این عمل زشتو با نهایته پرویی انجام میدن
صندوق نظرات و پیشنهادات بود

سلام ... خانوما نصیحت پذیرترند .... این واقعیت رو من به عنوان یه مرد دارم خدمتتون میگم .

فریناز شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ

سلام استاد
نمی دونم چرا مو به تنم سیخ میشه وقتی تمام این اتفاقات را یا میبینم یا میخونم یا میشنوم...

متاسفانه زمانی تمام نیازها در خانه و خانواده ارضا میشد اما حالا و این دوره بنا به علنی شدن آن از شبکه های مختلف رسانه ای دیگه هیچ حرمتی باقی نمونده واسه پاک بودن چشم و دل ها....

در این زمینه هنوز خیلی کوچیکم که بخوام نظری بدم
ولی قبول کنین که فقط خانم ها نیستن که باید حیا نگه دارن...

بارها شده همان بانوان چادری هم در معرض خطراتی جبران ناپذیر قرار گرفته ان

وقتی هدف زندگیت چیزی تو مایه های همان دغدغه های ناصری باشد اوضاع بهتراز این هم نمی شود...

به هر حال این انسانیت و شعور و والاییه شما رو می رسونه که اینگونه نوشته اید و میشود چراغ راهی برای جاده های تنگ و تاریک این روزها...


سپاس

سلام فریناز خانوم
خانومها در این زمینه اگه مراقبت کنند سر مردها بی کلاه میمونه!

فریناز شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:17 ق.ظ

این جمله حک شد برام یه جایی همیشه جلوی چشمان ذهنم:

چقدر شرافتمندانه زیستم....

فریناز شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ق.ظ

یاد همان مقاله ی معروف فرهنگ برهنگی و برهنگیه فرهنگی افتادم....

ممنون

دختر مردابی شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.mianboribedaria.blogsky.com

سلام آقا فرخ
با آنچه که در مورد بی بند و باری و رواج بی اخلاقی در جامعه در این نگاشت آورده اید موافقم اما از تلخی گزنده این مطلب که به نظرم کمی مغرضانه نوشته شده نمی توانم بگذرم
آنچه که در یک تفکر سیستمی در کانال هایی مانند فارسی وان دنبال می شود قابل انکار نیست همانطور که این همه بی قید و بندی را نمی توان نادیده انگاشت اما واقعا تفکر شما این است که زنان به همین سادگی و به دلایلی که ذکر کردید اسیر می شوند
فکر می کنم پاسخ این سئوال منفی است
چرا که خوشبختانه تعداد زنانی که به هر دلیل حریم خانواده خود را می شکنند و خیانت می کنند نسبت به کل جامعه زنان ما اندک است.
هنوز هم زنان بسیاری هستند که خانه و خانواده و همسر خود را با همه کاستی هایشان به دیگران ترجیح می دهند
هنوز هم زنان بسیار زیادی هستند که در مقابل بسیاری از تحرکات و اصرار و ابرام ها مقاومند ...
آنقدرها که شما می گویید هم ساده نیست... هنوز هم جمعیت قالب زنان ایرانی را می توان از نظر سرسختی همپای مردان دانست

ببخشید که کامنتم اینقدر طولانی شد ولی فکر می کنم که این مساله کاملا قابل بحث است

سلام بر شما
چیزی که من نوشتم اتفاقا مغرضانه بود ... بله!!
من به نفع خانومها نوشتم ... و ازشون خواستم که تسلیم مردهای
دله نشن .... چون هویت و پول و آبرو شون در خطر قرار میگیره ...
و مردها در این ارتباطات چیزی رو از دست نمیدن و فقط کامجویی میکنند .
اگه همین موضوع رو در شکل یک معامله ببینیم ُ باز زنها هستند که دارند ضرر میدن . بله من مغرضانه و به نفع خانوما نوشتم عزیزم!
البته به قول شما فعلا آمارها اونقدر بالا نیست .. اما قول میدم ظرف ۱۰ سال آینده این امار بطرز وحشتناکی بالا میره ...
این موضوع کاملا قابل بحثه ... صحیح
اما در حد یه تذکر و یه پست می تونم در باره اش حرف بزنم ...
خیلی لطف کردی .... ممنون

ویس شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:59 ب.ظ http://lahzehayenab.blogsky.com

نهی از منکر.!!!!!!!!!!ا اونوقت امر به معروفتون چیه؟نوشته شما فقط احساسی است.هیچ گوشه شرایط اجتماعی،شرایط حقوق زن،عواطف زن،چراها و چگونگی های بوجود آمدن خیانت و...هزاران بعد دیگر بررسی نشده است.شما از زنان ۷۰ یا ۸۰ ساله عفیف حرف زدید،آیا شرایط امکاناتی آن موقع،شرایط فکری و...یکسان است؟با تمام احترامی که برای شما قائلم ولی حرفاتون را قبول ندارم دوست خوبم.عصبانی نشوید

الان چون عصبانی ام جواب نمیدم ..... در ضمن اجباری نیست تا امر به معروف و نهی از منکر بطور همزمان و یکجا انجام بگیرد . . .
در فروع دین اینگونه است ... اما در اصول باید همه و یکجا مورد توجه باشد .
نوشته ی من نیز مبتنی بر واقعیات است ... چون همه چیز را در جامعه میبینم و کانالهای ارتباطی مطمئنی دارم .
شرایط زنان قدیمی را هم درک میکنم .... من میدانم که در گذشته روابط نامشروع بوده .. اما مقدار و ابعادش و شرایطی که آینده را نوید میدهد
در حال حاضر اندوهبار است!! ویس عزیز یعنی شما به زنها حق میدهید که در خارج از محیط خانواده سرشان را گرم کنند؟؟
به این بهانه که شوهرم مرد درستی نیست ُ پس باید با مردهای دیگر باشم؟؟ این تحلیل را اگر قبول دارید ُ من بحثی ندارم!

آغازی دیگر شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:16 ب.ظ http://start2.blogsky.com

تا حدی درست گفتید ولی با نگاهی کاملا مردانه !
آیا فقط زنان خیانت می کنند؟ اگه چند وقته دیگه شنیدید که اون آقای دکتر با فلان دختر دوسته عذاب وجدان نمی گیرید؟نمی خوام کارشون را تایید کنم و کار زشت را نمی شه توجیح کرد ولی خیلی از این خیانت ها به دلیل رفتار بد مرد یا کمبود محبت می تونه باشه نه فقط هوسرانی خانم ها.فکر نمی کنید اگه قانون ازدواج و طلاق تغییر کنه خیلی از خیانت ها و همسر کشی ها کم می شه؟
خود من از مخالفان سر سخت فارسی وان هستم ولی قبل از فارسی وان خیانتی بین همسران ایرانی نبود؟!

در یکی از کامنتهای قبلی گفتم که مردها در این باره نصیحت پذیر نیستند .
یعنی سازمان و ساختار غریزی و طبیعی مردها اینگونه است ... اما زنها بطور غریزی وفادارترند و برای همین نقش مادر را بر عهده میگیرند ... شما مطمئن باشید که اگر مردان بچه میزاییدند ُ فقط ۹۰ درصد نوزادان را به دلیل تنبلی و ولنگاری می کشتند !!
نه من طرفدار مردها نیستم ... اگر بودم که این پست را نمی گذاشتم .
فارسی وان مروج مجموعه تفکرات و فرهنگی ست که اگر در جامعه ما گسترش یابد ُ دیگر کاری نمیشود کرد ... آن فرهنگ کثیف را میگویم!
کمبود محبت هم این روزها بهانه شده !! چه بسیار بچه هایی که کمبود محبت دارند ... آیا میروند والدین خود را عوض میکنند؟؟
نه من اینها را نمی پذیرم !! ارادت

ناشناس شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:37 ب.ظ

سلام
با ویس عزیز کاملا موافقم. شما اون زنهایی که مثال زدید از لحاظ مالی وشرایط اجتماعی با زنان امروز قابل مقایسه نیستند. قصدم توجیه این مسئله نیست که این مورد در هر کیش وآیینی زشت وناپسنده ولی ببینید وقتی یک زن تو جامعه ی ما به راحتی نمی توانه جدا بشه ویک زن حق طلاق نداره مگر اینکه درسند ازدواج ثبت شده باشه . درجامعه ی ما مردها خودشون رو مالک روح وجسم زنشون می دونند وحاضر نیستند برای نگه داشتن زندگیشون هیچ تلاشی بکنند چون همیشه باید زنان شرافتمندانه زندگی کنند. این دیدگاه شما مسئولیت رو از دوش تمام مردها برمی داره وخیالشون رو راحت می کنه شما هرکاری بکنید وهرجور رفتار کنید، زنها همیشه باید نجابت کنند چون همسرند ومادرند وبه عبارت بهتر جنس دومند.
ببینید همین دیدگاههاست که مردها رو اینجوری بار میاره. البته این رو هم بگم با اون قسمت از حرفاتون کاملا موافقم که اون آقایونی که می خواهند با این زنان رابطه داشته باشند فقط به رابطه های جنسی فکر می کنند وخلا روحی اونها رو پر نمی کنند ولی اون شوهرهای محترم هم که نه حاضرند همسرشون رو طلاف بدند نه حاضرند رفتارشون رو عوض کنند باید بدونند که یک زن نجیب وپاک هم در این روزگار واین جامعه اگر احساس خلا شدید کنه وکسی سر راهش قرار بگیره ممکنه خطا کنه. آدمی که شدیدا گرسنه است اگر غذا ببینه حتی اگه اون غذا مردار باشه به سمتش میره واز اون تناول می کنه.

سلام بر دوست عزیزم
من جواب ویس عزیز رو دادم ... شما درست میفرمایی در باره حق طلاق و ..... اما همه ی هدف من این بود که زنها مورد بهره کشی جنسی قرار نگیرند . وقتی زنی میاد تا خلا روحی خودش رو پر کنه و مورد سواستفاده قرار میگیره ُ درسته؟؟ خلا روحی و عاطفی با نیاز جنسی متفاوته !!
اگه زنی فقط دنبال برآورده شدن نیازهای جنسی خودشه ُ که حرف شما درسته!! اما به بهانه ی اینکه کمبود محبت دارم و باید این کمبود جبران بشه ُ دیگه حق با شما نیست .. . . در ضمن مردارخواری از هر کسی بر نمیاد!! عقاب اگه بمیره و تلف بشه ُ مردار نمیخوره .... چون میدونه که یه کرکس و لاشخور نیست ... این تحلیل شما رو نمیتونم قبول کنم .

ناشناس شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:08 ب.ظ

راستی درجواب دوستان نوشتید مردها به دلیل ساختار وسازمان غریزیشون دنبال این مسائل میرند خوبه بدونید زنها هم بنا به ساختار غریزیشون احتیاج به حمایت ومحبت و دیده شدن دارند شما چون مردید از دید یک مرد گفتید ومن چون یک زنم از دید خودم می گم. درضمن گفتید کمبود محبت یک بهانه است وگرنه بچه ها والدینشون رو عوض می کردند. فرخ عزیز بچه ها اگر بخواهند هم نمی توانند والدینشون رو عوض کنند عین زنهایی قدیم که الان ۸۰ سالشون هست!! ولی این رو هم بدونید که خیلی از بدبختیهایی که ما باهاشون دست وپنجه نرم می کنیم ناشی از نداشتن والدین بامحبت وخوب واگه بچه ها امکانش رو داشتند شاید خیلی ها دوست داشتند والدینشون رو هم عوض کنند.

عزیزم من میگم در شرایط فعلی که مردها برتریهایی دارند و حق طلاق دارند و رییس خانواده اند و به لحاظ قانونی جلوترند ُ میشه از خانومها خواست که همت کنند و در این مورد طوری رفتار کنند تا مردها ی هرزه و بیخود قدری تنبیه بشن و به بازار کساد بخورند !!
به خدا من از مردهایی که به خانواده ها نفوذ میکنند و زن اون خانواده رو می قاپند تنفر دارم . اونها نامردند ... و چه بسا مردهایی هم هستند که حتی اگه زنشون مدتها دچار بیماری و مشکل بشن ُ جز پرستاری و وفاداری و محبت کاری نمیکنند ... من همکاری داشتم که وقتی زنش مریض شد ... رفت یه زن رو ۶ ماهه صیغه کرد تا بیکار نمونه ... بسیاری از مردهای همکار هم بهش کلی ناسزا گفتند ... تازه من گفتم که زنهای فراری که به روسپیگری می افتند ُ مورد احترامند . چون تکلیفشون رو با خانواده روشن کردند و دیگه اعضای خانواده به عنوان یه مادر و یا یه زن روی اونها حسابی باز نمیکنند .

[ بدون نام ] شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:24 ب.ظ

سلام بر فرخ عزیز
مطلب جالبی بود . لطف کن بزار این پستت یه مدت بمونه . دوستان کامنتهای جالبی می نویسند . بسیار آموزنده است . دستت درد نکنه

سلام . . . کاش یه اسمی میذاشتید !!

پرنیان شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:39 ب.ظ http://fathebagh.blogsky.com

سلام مجدد
بعضی وقتها زنها با علاقه مند شدن به مرد دیگه ای هویتشون رو حفظ می کنند اتفاقا" .
برای اینکه در کنار همسرشون یک موجود کاملا بی هویت هستند. مدیری داشتیم یک زمانی می آمد به واحدهای مختلف سر می زد هر ازگاهی و اگر خانمی مقنعه اش عقب بود با لحن بسیار توهین آمیزی به اون خانم می گفت مقنعه ات رو بکش جلو. در شرایطی که حدش خیلی بالاتر از این بود که تذکر حجاب بخواد به کارمندهاش بده. و همین آقای مدیر متعصب و غیرتی بعدازظهر ها به جای خونه ی خودش می رفت به خونه ای که اجاره کرده بود برای کارمند خانمش که از نظر سنی جای دخترش بود و ساعتها خلوت می کرد. و بعد هم یک شب اومد سرش رو گذاشت روی شونه ی همسرش و زار زار گریه کرد و به همسرش گفت من عاشق دختری شدم که دیگه منو نمی خواد و دارم می میرم . فکر کن اون زن چی کشید بدبخت و چون دوست یکی از دوستان صمیمی من بود به دوستم گفت در اولین فرصت بهش خیانت می کنم و انتقامم رو ازش می گیرم . زن ها خیانت می بینند جفا می بینند ولی برای حفظ سقف بالای سرشون و امنیت روحی روانی فرزندانشون بارها و بارها می بخشن شوهر خیانتکارشون رو ولی اگه زنی کافیه کمی توجه کنه به مردی و شوهرش بفهمه (فقط توجه کنه) اون مرد همسرش رو ریز ریز می کنه و اسمش رو میذاره غیریت!!!

پرنیان عزیز زنی که به طور رسمی در عقد شوهر خود باشد و به مرد دیگری دل ببندد هویت خود را حفظ میکند؟؟؟ ازشما بعید بود!!
در اسلام به ظاهر مردان آزادند تا 4 همسر برگزینند ... اما واقعا در جامعه امروز ما مردها میتوانند و اجازه دارند بدون ترس و واهمه چنین کنند؟
زنها بخشنده هستند بله ! همین باعث میشه تا من در ستایش از زنها چنین مطلبی رو بنویسم ... اونها لایق مردهای هرزه و دله نیستند !!
شان زنها خیلی بالاتر از این حرفهاست ... رییس عوضی شما هم مشکل اخلاقی داشته !! از این طیف آدمها زیادند . هر کی زیاد جانماز آب کشید
بدونید که مشکل پایین تنه داره

پرنیان شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://fathebagh.blogsky.com

زن عشق می کارد و کینه درو می کند....
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر....
می تواند یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی .....
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی ........
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ............
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ..........
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی .........

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد .........
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ........
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .........
و هر روز او متولد می شود ، عاشق می شود ، مادر می شود ، پیر می شود و می میرد.....
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد .......

« دکتر علی شریعتی

این نوشته در طوایف و قبایل امروز سیستان و بلوچستان کاربرد دارد ....
یادمه در سال 81 در بازگشت ازسفر زاهدان ، دوستی بهم گفت بیا یه دختر از اینجا بخر و ببر. قیمت هم یک میلیون و پانصد هزار تومن بود.
در هر حال موضوع اصلی پست من همون چیزیه که بارها توضیح دادم ...
خانومهای متاهل تا وقتی که در قید و عقدند نباید مورد سو استفاده قرار بگیرند .... درست مثل یه مجری تلویزیونی که نمیتونه هر جایی بره و هر کاری بکنه ... یا حتی بازیگران سینما !! چون در جامعه اونها رو به چشم دیگه ای میبینند . زن اگه نمیتونه طلاق بگیره ، میتونه لااقل بذاره بره از خونه شوهرش بیرون و به عنوان کسی که آزاده زندگی دلخواهی داشته باشه ... ضمنا من چندی پیش مقاله ای رو در باره سینمای غرب و تهدید خانواده ها نوشتم که توی یکی از نشریات انگلیس چاپ شد و اتفاقا خانومهای زیادی در بریتانیا اون مقاله رو پسندیده بودند ... اما اینجا نمیدونم چرا خانومها اینقدر ساز مخالف میزنند !!؟ توی بعضی کامنتها با تعصب بهم انتقاد کردند ... در حالی که موضوع انتقادشون به موضوع اصلی این پست ربطی نداشت ... یالعجب

آنا آریان شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ب.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

امروزه در یک رابطه ی نامشروع هم زن و هم مرد منافع و ضررهایی دارند.نوشته ی شما برای نسل جدید راهکار مناسبی ارائه نداده است.متوجه نیستید که امروزه دلائل زنان و مردان برای خیانت به هم نزدیک شده است؟

سلام خانوم آنا من یادداشتهای وبلاگ شما رو تا حد زیادی خوندم ....
ببخشید ببخشید مطالب شما در بعضی موارد برای زنهای ما بدآموزی داره . من راهکاری ارائه ندادم ... بله!
دلایل خیانت به هم نزدیک نشده .... فقط این دلایل خیلی زیاد شده ...
من حاضرم با شما مفصل بحث کنم . به شرطی که نفر سومی به عنوان داور در کنار ما حضور داشته باشند . به هر حال ممنونم که کامنت گذاشتید!

pink شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ب.ظ http://www.togetherlife.blogsky.com

داستانش ترسناک بود

امیدوارم برای شما خانومهای جوون موثر باشه عزیزم!!

ویس یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:17 ق.ظ http://lahzehayenab.blogsky.com

در ایران با زن برخورد قانونی نمیشود،او حقوق انسانی ندارد بلکه حقوق جنسیتی دارد.مردان نمی توانند انتظار داشته باشند که زن ها همیشه فرشته باشند وهیچ نیاز زمینی نداشته باشند.آیا تا به حال نشده که یک زمانی کاری بکنید که حتی در منطق خودتان هم نگنجد؟با شعار وحرف نمیشود هیچ زنی را ویا هیچ انسانی را از خطر دور نگه داشت.انسان در شرایط معنی می شود.درست است خیانت یک هنجار نیست.ولی همانطور که اینروزها نا هنجاری های زیادی در تمام ابعاد زندگی هست،این مورد هم است.وشما گفتید زن باید قدر خودش را بداند.این گفته بسیار درست است.اما همان زن کنار شوهرش ارزشش را از دست داده است.شما هم می دانید که بعضی از آقایون اولین کاری که می کنند توهین وتحقیر است .یعنی باور یک زن را نسبت به خودش از او می گیرد.حرف های من تایید یا تکذیبی برای پست شما نیست.گوشه کوچکی از تمام حرف های من به عنوان یک مونث است.مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.اگر بخواهم همه را بنویسم.راستی چرا باید ناصر محمد خانی راست راست راه برود ودو زن به خاطر او کشته شوند؟داشتم خفه میشدم اگر این مورد آخر را نمی نوشتم.جامعه وقانون حتی یکبار به او نگفت که چرا اینکار را کردی؟چرا پدرها می توانند فرزندانشان را بکشند و اعدام نشوند چون ولی دم هستند؟چرا دوشاهد زن یک مرد؟چرا دیه زن نصف یک مرد؟چرا همیشه ما نصفیم؟ولی در مجازات زنا کاملیم؟ومثل مرد مجازات می شویم.چرا یک نفر که در بیست سالگی به یک بابایی بله گفته باید تا شتاد سالگی با او بماند.؟چرا وقتی یک زن طلاق می خواهد بچه اش را از او می گیرند؟چرا بعد از گذشت یکی دو سال از ازدواج با او مثل مبل و صندلی برخورد میشود؟چرا بعد از مرگ زن ،حقوقش به فرزندش نمی رسد مگر مالیات بر حقوق و سهم بازنشستگی مثل مردان از او کم نمیشود؟شاید فکر کنید این سوال ها ربطی به خیانت ندارد.ولی اتفاقا دقیقا ربط دارد.حس نا امنی در جامعه،درخانه،نزد همسر و فرزندان،ارضا نشدن عاطفه...از بسیاری سخن معذرت می خواهم.درضمن ببخشید .از کامنت کورش و پاسخ شماخیلی

ویس عزیز عصبانیتت را دوست دارم !!
توجه دارید که بنده قوانین اسلامی را وضع نکرده ام
ناصر محمد خانی هم صددرصد قاتل است و طبیعت او را به سزای اعمالش میرساند.... شما خانومها در این مقوله به سوی موضوعاتی اشاره دارید که مربوط به قوانین اسلامیست !! و من همه ی حرفم در این است که وقتی منزلتان را اجاره دادید ُ دیگر نمیتوانید مستاجر دیگری را به همان خانه راه دهید !! اگر مستاجر تان بی شعور و احمق و نادان بود ُ نمیتوانید بدون طی مراحلی او را اخراج کنید ... البته این مثالی بیش نیست و در مثال مناقشه نیست ... موضوع مهم دیگر این است که مردان در راه کامجویی ناکام بمانند . مردی که به حریم زنی متاهل تجاوز میکند ُ مرد نیست ... شرافت ندارد .
.. و طبیعت او را در آینده به گونه ای شگفت مجازات میکند . من معتقدم که زنان خائن کمتر از مردهای خائن مورد تنبیه طبیعت واقع میشوند .... این اعتراف شاید هولناک باشد و نباید بر زبانم جاری میشد ... اینها ربطی به قوانین اسلامی ندارد .. در همه جای دنیا همین فرمول کاربرد دارد .
شما هم اینقدر از مظلومیت خانومها در گستره قوانین حرف نزنید ... به نظرم این دلایل دارد تکراری میشود و خانومها عادت کرده اند که همین موضوعات در باره ارث و حقوق دیگر را مرتب تکرار نمایند!!
خیلی ممنون از عصبانیت و حساسیت شما

آغازی دیگر یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:43 ق.ظ

ببینید این موضوع چند سویه است ولی شما فقط به یک طرف ماجرا اشاره کردید و شاید بعوا می خواستید بقیه ماجرا را بنویسید.
یکی اینکه شوهر این زنان چه می کنند خیلی مهمه چون قبول کنید که اکثر همسرانی که بهشون خیانت می شه متوجه می شن مگر اینکه سر خودشون جای دیگه گرم باشه .دو اینکه از کجا می دونید که خانم اون آقای دکتر هم با افتخار پیش دوستاش تعریف نمی کنه که با پسر جوونی رابطه داره ؟ یعنی اونم از این رابطه بی بهره نمی مونه. سوم اینکه کمتر پیش میاد که زنی به خاطر پسر جوونی زندگیش را خراب کنه و طلاق بگیره و شاید بعد از مدتی سر عقل بیاد و خیانت نکنه و البته که شاید قانون طلاق بی اثر نباشه تو این موضوع ولی زیاد دیدیم که مردهای متاهل برای ازدواج با دختر مجرد یا زن طلاق گرفته ای که باهاش دوست شده زندگیش را ویرون کرده و زنش را طلاق داده .

دوست عزیز شما خانومی تحصیلکرده و فهمیده هستید !!
من کرم این کارم !! با اینکه محقق نیستم ... اما از یه محقق بیشتر کنجکاوی و فضولی به خرج میدم .
بله مردها اون کار رو میکنند ... اما قبلا گفتم که زنها وفادارترند ...
لیاقت زنها در پاسداری از حریم خانواده بیشتره ... وقتی این رو بپذیریم باید قبول کنیم که بهتره زنها در مراقبت از شخصیت و منش خود بیشتر مراقبت کنند. در ضمن من میدونم که موضوع چند سویه است ... اصلا هزار سویه است . ولی در این اوضاع و برای اولین گام چاره ای نیست تا از زنها توقع داشته باشیم که آبی برای هرزه ها گرم نکنند .

آنا آریان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:38 ق.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

چیزی که شما به اون بد آموزی می گید اگاه کردن و روشن کردن زنان است.تا مورد سوئ استفاده مردان متحجر قرار نگیرند که به اسم وفاداری و نجابت از جسم و روحشون بهره کشی کنند.
زن و مرد هر دو در انتخاب راه غلط خیانت به یک اندازه آزاد و مختارند و میزان ضرر و نفع احتمالی هر دو نیز در این انتخاب اشتباه روز به روز به هم نزدیک می شود.

خانوم آنا در بعضی از یادداشتهای شما روابط مرد و زنی غریبه رو نقل کردید ... نقل ماجرایی که گناهه ُ بدآموزی نداره؟؟ مثل اینه که شما در برنامه تلویزیونی دزدهای حرفه ای رو بیارید و روشهای سرقت رو آموزش بدین . خانوم آنا یکی از این خانومها که شاید مورد راهنمایی شما قرار گرفته باشه ُ الان اوضاع روحی بدی داره و کارش رو به بهبود نرفته .... تازه
شرایط برای خیانت در باره هر زن و مردی منحصر به فرده ... خوندن مطالب شما توسط زنهای جوان به صلاح نیست ... در واقع شما باید اعلام کنید که زنان کمتر از ۳۰ سال نخونند ... که این هم نمیشه!
توجه دارید که یه وبلاگ ُ یک رسانه است ... باید مواظب باشیم دیگه . . . .

فرخ یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ق.ظ

با نظریاتت موافقم اما دوست عزیز بهتر بود اون واژه رو که اون پسره الدنگ به کار میبرد شما نمینوشتی راستش یه کم ناراحت شدم یعنی در واقع توقع نداشتم . به هر حال همیشه که آدم نباید همه چی رو تایید کنه من صادقانه حرف زدم و با وجودی که یک زنم اعتراف میکنم مشکل از ماست یعنی من نوعی. انقدر دخترها در دسترس شدند که هیچ مردی واسه رسیدن به هیچ زنی تلاش نمیکنه .

سلام ارادت دارم دوست عزیز !!
اما اون پسره الدنگ کیه؟؟ قدری مبهم نوشتید .
خیلی عالی گفتید ... اونقدر دخترها در دسترس شدند که .....
قابل توجه اونهایی که با بنده به شدت مخالفند !!

سیما یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:39 ق.ظ http://eshgheroyayee.blogfa.com/

فاصله با آرزو های ما چه کرد.
.. کاش می شد در عاشقی هم توبه کرد

سلام عزیز با دردودل دیگری به روزم و چشم به راه تو عزیز

سلام سیما جان

آنا آریان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:04 ق.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

عده ای افراد به دلیل خود برتربینی و نا آگاه دانستن سایرین اقدام به سانسور می کنند.من از این دسته نیستم.تاکید می کنم زنان و مردان هر دو به یک نسبت دقیقا به یک نسبت در انتخاب راه درست یا غلط آزاد هستند. و زن بودن یا مادر بودن دلیل درستی برای انتخاب نکردن راه خلاف قانون نیست.
تاریخ مصرف مقاله ی شما گذشته است به این دلایل:
1- بسیاری از زنان امروز که راه خیانت را انتخاب می کنند همسران قابل قبولی از نظر عاطفی، جنسی و غیره دارند.
2- بسیاری از زنان امروز که خیانت می کنند نه لزوما به دنبال ارضا عاطفی بلکه به دلیل تنوع طلبی جنسی، تفنن، نیاز به استقلال عاطفی، سرگرمی،احساس آزادی و غیره دست به این اقدام می زنند.
3- بسیاری از مردانی که امروزه خیانت می کنند نه لزوما به دلیل نیاز جنسی بلکه به دلیل نیاز عاطفی، مورد تائید بودن، مورد نیاز بودن وارد این رابطه میشوند.
4. بسیاری از مردانی که وارد زندگی زنان متاهل می شوند خود متاهل هستند و گاهی خیانت جنسی در این رابطه به مراتب کمتر از خیانت عاطفی است.
5- در گذشته مردان ثروتمند با دختران جوان رابطه برقرار می کردند و ضمن تامین نیاز مالی آنها از جوانی و زیبایی آنها بهره می بردند. این مورد اکنون در بیان زنان ثروتمند و پسران جوان بسیار دیده می شود.
6- زنان امروز برای خیانت کردن از امکانات مالی همسرشان کمتر استفاده می کنند. چون اکثرا شاغل و دارای امکان مالی هستند.
تاکید می کنم دیدگاه و افکار و دلایل و نوع زندگی زنان و مردان روز به روز به هم نزدیک می شود. به خوب و بدش کاری ندارم. این حقیقتی است که کسی قادر به انکار آن نیست.

آنای عزیز مقالات تاریخ مصرف ندارند ... مگر شیرو لبنیات هستند؟؟
اگر اینطور بود ُ هیچ وقت ما به مقالات و نظریات گذشتگان توجه نمیکردیم ...
خود شما در وبلاگتان بارها به نوشته ها و کتابهای دیگران اشاره میفرمایید .... دیگرانی که این نوشته ها را مدتها قبل و حتی برای جامعه دیگری نوشتند. جالب است که شما با سماجت بسیار میایید و نظر نویسندگان خارجی و روانشناسان خارجی را برای زنان ما تجویز میکنید ....
اینجا ایران است عزیزم! اینجا حقوق و جایگاه و مسوولیتهای زن تعاریف دیگری دارد ... خداییش با این شیوه تا کنون چند نفر را نجات دادید ؟
به چند نفر توانستید کمک کنید؟

آنا آریان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:10 ق.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

ضمنا شما با انداختن احساس گناه به جون آن خانوم مورد نظر نمی توانید حال روحی ایشان را بهتر کنید. توجه کنید که به گفته ی خودتان وبلاگ یک رسانه است.اگر چنین مقاله ای را برای تنبیه روحی این خانوم نوشته اید و برای نوشتنش خودتان را جای همسر این خانوم فرض نموده اید به باور خودتان گناه بزرگی مرتکب شده اید. توصیه می کنم ضمن عذر خواهی از این خانوم و حذف این مقاله نزد خداوند استغفار کنید.

من هیچ وقت چنین کاری رو نکردم .... تحلیل من در باره اون خانوم اینه که یه اشتباهی رو پشت سر گذاشته و الان باید به خدا توکل کنه و امیدوار باشه که مورد بخشایش قرار خواهد گرفت . همین و بس!
من که مرض دیگرآزاری ندارم ... تازه من از جزییات ماجرای اون خانوم زیاد نمیدونم ... شما که میدونستید ُ چرا حالش رو بهتر نکردید؟؟
این مقاله رو برای تنبیه کسی ننوشتم ... من کاره ای نیستم که بخوام کسی رو تنبیه کنم .... در ضمن اون خانوم رو مثل خواهرم دوست دارم ...
مدتها قبل بهش علاقمند شدم و به روح و عواطفش احترام میذارم .....
مطمئنم بدون دخالت شما اون الان حال بهتری داشت ... خودش اینو روزی خواهد فهمید!! آنای عزیز من نگران بخشش خداوند نیستم .... استغفار کردن کار آدمهایی هست که روزی چند تا گنجشک رو رنگ میکنند و به جای قناری به این و اون میندازن

هیس یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:16 ب.ظ http://l-liss.blogsky.com

یاد این نقدهای تلویزیون ایران افتادم فرخ خان!

هیچ وقت قضاوت نکنید

سلام . . . نظری دادم و گذشت... قضاوتی در کار نبود .
برای قضاوت کردن باید با شخص معلومی حرف زد و اطلاعات صحیح گرفت و بعد داوری کرد . در این مقوله ُ ما فقط میتونیم کلی گویی کنیم .
ولی در زندگی هر شخصی مسایل خاصی وجود داره ... شما اگه میفرمودی در باره چی قضاوت کردم خیلی خوب میشد .
من فقط ازرابطه ای حرف زدم که باعث تخریب شخصیت و روحیه زنها میشه!
زنها به دلیل برخورداری از عواطف غلیظ تر ُ در دامهایی ممکنه قرار بگیرند .
من قضاوتی نکردم هیس عزیز!!

آنا آریان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:56 ب.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

یعنی کامنت من به شما نرسیده یا تائیدش نکردید؟ عرض کرده بودم مقاله ی شما مثل مطلبی در مورد طرز کار روشن کردن سماور ذغالی تاریخ مصرفش گذشته دوست عزیز.

نه نرسید ... سماور ذغالی نرسید !! منم جواب دادم که مقالات در طول زمان و در طول تاریخ مصرف میشن ... مگه لبنیات و گوشت هستند که تاریخ مصرفشون تموم بشه؟؟ اگه اونطوری بود که باید تموم نوشته ها و مقالات و کتابهای گذشته رو می سوزوندیم!!
البته مثال تون هم بی ربطه .... سماور ذغالی و مقاله؟
جون من چطوری به هم ربطشون دادی؟

آغازی دیگر یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:59 ب.ظ

اعتراف می کنم که این نوشته شما علاوه بر اینکه یکمی منو رنجوند باعث شد با توجه به بخش نظرات نسبت به وبلاگ خانم انا آریان کنجکاو بشم ولی نگران نباشید چون هم بالای سی سالم هم اینکه حوصله خوندن هر مطلب طولانی را ندارم پس حتی یک خط اون وبلاگ را هنوز نخوندم ولی احتمالا چند نفر دیگه ای هم غیر از من به اونجا سر زدند.

این رنجشها گذراست .... بذارید یه چیزی خدمتتون بگم .
در طول عمرم هر وقت چیزی گفتم و کاری کردم که باعث رنجش شد و جدایی پیش اومد ُ بعد از چند صباحی همون افراد برگشتند و باز فصل رفاقت رسید . الان خانوم آنا و خیلیهای دیگه رنجیدند ... ولی مطمئنم که خیلی زود برطرف میشه ... کاش میتونستیم جایی دور هم جمع بشیم و من بدون تعارف مطالبم رو بگم .... اون وقت همه ی خانومهایی که الان دارن منو شماتت میکنند ُ شاید بهم دسته گل میدادند.
مهم نیست.... من به حرفای خودم ایمان دارم .

نیکو یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ب.ظ

آآآآآآآآآآآآآآخ فرخ جان اشتباهی به جای اسم خودم اسم شما رو نوشتم اون نظری که با اسم فرخ بود مال من بود چه سوتی دادم . منظ.ورن از اون پسر الدنکگ همونیه که با زن دکتره بود دیگه

نیکو جان فکر کردم خانومی با نام فرح خواسته نظر بده و فرخ شده !!
ممنونم که از من جانبداری کردی ... در بین این همه حملات زمینی و هوایی و دریایی به یکی مثل تو نیاز داشتم .
ببین عزیزم من با اینکه دهنم چندان چاک و بست نداره ُ اما توی وب رعایت میکنم . واقعا در اینجا و روی این موضوع باید بی پرده تر حرف زد .
من اگه یک سری پرده ها رو پاره میکردم و راحتتر میگفتم شاید کمتر کسی مخالفت میکرد .. ممنونم

pink یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:01 ب.ظ http://www.togetherlife.blogsky.com

خب مردام باید با خانومشوم درست رفتار کنن
اما بازم این کار اون دسته خانومارو توجیه نمیکنه...

آفرین به شما .... همین رو میخواستم بگم .
چقدر راحت و ساده و زیبا مطلب رو گرفتی!!

آنا آریان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:40 ب.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

دوست عزیز، من ترس و وحشت و نگرانی شما را از آزادی زنان در انتخاب خیانت درک می کنم. از شما رنجیده نیستم. ترس شما را درک می کنم.ولی چاره ای نیست. زنان هم حق خود را در انتخاب راه غلط می خواهند. زنان هم مانند مردان خیانت می کنند. آدم می کشند، دزدی می کنند و البته تاوان آن را نیز می پردازند. تاوانی به زودی صد در صد برابر با تاوان مردان. نه بیشتر و نه کمتر. شما هم نترسید و نگران نباشید.زندگی همین است.

من ترس و وحشتی ندارم ... چون نه زتم و نه دختر دارم!!
اینها همه از برای دلسوزی است ... مثلا اگر شهلا جاهد قدر خود را به عنوان یک زن میدانست ُ آیا اسیر محمدخانی میشد۱؟؟
اصلا میدانید چیه؟؟ با این حرفها و مطالبی که از شما شنیدم ُ فهمیدم که خداوند چرا هیچ زنی را به پیامبری مبعوث نکرد!!

آنا آریان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:46 ب.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

ضمنا خیلی متاسف شدم که اغازی دیگر هنوز فرصت نکردند وبلاگ مرا بخوانند و گمراه شوند!
پیدا کردن سماور ذغالی هم کاری نداشت . خواندن مطالب متحجرانه سریع مرا به یاد دستور العمل روشن کردن سماور ذغالی می اندازد.

خانوم آغازی دیگر را تا حدودی میشناسم ... چون وبلاگشان را مدتیست میخوانم ... اصلا روحیات ایشون با شما قابل قیاس نیست . ایشون مطمئنا اگه فرصت و حوصله داشته باشند ... باز یادداشتهای شما رو نمیخونند .
آنای عزیز لطفا با کلمات بازی نکن ... شما اگه ریخت و قیافه منو ببینید خواهید فهمید که اصلا به افراد متحجر شباهتی ندارم .
در وادی کلام هم تحجری نیست ... منتها شما خیلی آلامد هستید .
با دیدن چند فیلم هالیوودی و خوندن چند تا کتاب جوگیر شدید عزیزم!
اگه من متحجرم پس طالبان و القاعده چی هستند؟؟ شما اگه تونستید تعریف درستی از تحجر به بنده ارائه بفرمایید ... شرط می بندم درک شما از تحجر کامل نیست ... ضمنا اونهایی که هنوز در عهد بوق زندگی میکنند با سماور ذغالی کار دارند .... خداییش من توی عمرم سماور ذغالی رو حتی یک بار هم ندیدم!! حالا که نوگرایی میکنید لطفا از فکر سماور ذغالی بیرون بیایید . . . ارادت دارم

ایرج میرزا یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:21 ب.ظ

سلام فرخ جان
ببخش دیشب بدون نام کامنت گذاشتم . خداییش ترسیدم . ترسیدم به روز تو بیوفتم .دست کردی لانه زنبور حالا بکشششش.
از دیروز تا حالا دارم کامنتها رو میخونم . خیلی برام جالب و آموزنده بوده . هنوز جرات نکردم نظر بدم . فعلا میخونم بعد اگر دیدم اوضاع مرتبه یه نظر میزارم .
فقط یه سوال : چرا اینقدر خانمها ازت عصبانی هستند؟
بهش فکر کن شاید ایراد مطلبتو متوجه شدی.
خیلی چاکریم

چاااااکرم ایرج خان!!! آقا کدوم زنبور؟؟ همش رحمته و لطف الهی!
برام جالبه که بین این همه خانوم فقط سه چهار نفر خیلی عصبانی شدند ...
بقیه هم که کاری به کارمون ندارند .... من مرد خطرم .... ایرج جان من تا آخرش میرم ... اگه یه وقت ناپدید شدم ُ بدون که شب توی کوچه از پشت منو زدند . چقدر با حال و سینمایی خواهد شد!!

[ بدون نام ] یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:01 ب.ظ

فرخ عزیز
اولا آنا جان ونوشته هاش من رو گمراه نکرد و اون باعث نشد من اشتباهی رو مرتکب بشم. من بعد از اینکه یک مشکلی برام پیش آمد از روی نوشته هاشون فکر کردم می توانم به عنوان یک دوست از ایشون کمک بخوام وباید اعتراف کنم اصلا ایشون و وبلاگشون باعث به خطا رفتن بنده نشدند وفقط سعی کردند احساس گناه رو درمن کم کنند وبتوانم به یک اشتباه تمام شده به چشم یک تجربه نگاه کنم ودرس بگیرم وایشون هیچ وقت هیچ زنی را تشویق به خیانت نکردند.
فرخ عزیز چون در مورد من صحبت کردید لازم دیدم که اینا رو یادآوری کنم.

سلام شما چرا حرف میذاری توی دهنم؟؟ من کی گفتم خانوم آنا باعث انحراف و گمراهی شدند؟؟ من اصلا ایشون رو در حد ۱ درصد هم نمیشناسم ... این چه حرفیه؟؟ میدونی چیه ؟؟ خانومها وقتی عصبی میشن دیگه میزنند به صحرای کربلا ... از من یاد بگیرید بابا
این همه طمانینه و آرامش و وقار رو میبینید و عبرت نمیگیرید؟

آنا آریان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:14 ب.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

فرخ جان، ای مرد خطر، ای قهرمان ،مطمئن باش که کسی شما را به دلیل نیت خیری که در حفظ ناموس زنان داری توی کوچه از پشت نمی زند. نگران نباش. من آموزش به شما را از زبان پارسی شروع می کنم
نگوئیم شهلا جاهد باید قدر خود را به عنوان یک زن می دانست
بگوئیم شهلا جاهد باید قدر خود را به عنوان یک انسان می دانست

۱ شما قرار بود معنی کاملی از تحجر رو به بنده آموزش بدین که الان کوتاهی فرمودید....
۲ من نمیدونستم زبان فارسی با شهلا جاهد شروع میشه ... نکنه اخیرا
توی صفحه اول کتاب فارسی سال اول ابتدایی عکس و سرگذشت شهلا رو گذاشتند ؟؟؟ اگه اینطوره من برای آموزش آمادگی دارم
۳ آخه من چطوری باید بهتون ثابت کنم که انسانها بر دو نوعند : مرد و زن
۴ آنای عزیز ای ناجی افسانه ای ای بزرگ ای روانکاو ای کارگشا
مراقب باش کسی رو به چاه نندازی... چون یکی رو الان لب چاه نگه داشتی

تیرج میرزا یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ب.ظ

میدونی فرخ جان
یه بار شاهد بودم در یک جمع عده ای از آقایون و خانمها سر مطلب خاصی بحثشون شد . بعد از اینکه پرده ها دریده شد ؛ چند تا آقا شروع کردند به یکی از خانمها چرت و پرت گفتن . اوایل اون خانم مودب و خونسرد و منطقی جواب میداد ولی اون آقایون حرمتها رو زیر پا گذاشتند و حرفهای بی ادبانه ای زدند و جای بسی تعجب که جز اندکی کسی به دفاع از آن خانم بلند نشد تا اینکه آن خانم هم جوابی بی ادبانه داد . چشمت روز بد نبینه . یهو همه شدند مقدس و اینکه واااای خانم از شما بعیده . چرا بی ادبانه حرف میزنید و.... خلاصه... خودتو بزار جای اون زن ببین چه حالی بهت دست میده . یه عده هر چی دلشون میخواد میگن و هیچ کس چیزی نمیگه ولی تا تو قاطی میکنی و یک کلمه حرف بد از دهنت درمیاد همه میریزن سرت که ای واااای چقدر تو بی حیایی و...
میخوام بگم اگر خوب به کامنت بچه ها نگاه کنی هیچ کس نمیگه خیانت چیز خوبیه . همه میگن چرا مثل همه ی جاهای دیگه تا قراره یک مقصر پیدا بکنید میرید سراغ زنها . زنهای بدبختی که از همه دارن میخورن . چرا اول به ریشه پرداخته نشده ؟ چرا از عامل یا عامل های اصلی این معضل صحبتی نشده و طبق معمول رفتی سراغ این موجود مظلوم ؟
حالا برای تغییر روحیه بچه ها یه جوک هم بگیم شاید بد نباشه . یه روز سیزده بدر همه فامیل رفته بودن فشم خونه یکی از فامیلها . موقع ناهار که میزبان هی دولا راست میشد یه بار یه صدایی ازش خارج میشه . اون هم برای اینکه ضایع نشه میزنه تو سر بچه اش و میگه بچه صدا درنیاااار. بعد از چند دقیقه یکی از مهمونها همون اتفاق براش میوفته از اونطرف سفره پا میشه میاد اینطرف میزنه تو سره بچه صاحبخونه . صابخونه میگه آقا چرا بچه منو میزنی ؟ میگه ببخشید فکر کردم اینجا هرکی صداش دراومد باید بیاد بزنه تو سر بچه شما بی مزه ه ه

خیلی باحال بود این کامنت ... آفرین!!
بابا مردیم از بس انتقاد شنیدیم از این خانومها .... اما ببینم نکنه رشوه ای چیزی گرفتی که یهو از این حرفها میزنی؟؟؟
اما خارج از شوخی و لودگی باید عرض کنم که وقتی زنی مورد تجاوز قرار میگیره ُ تازه میشه بهش لقب مظلوم رو داد ... یک زن اگه مورد بی مهری هم قرار بگیره باز در نقش یک زن و در نقش یک مادر محترمه و مظلوم نیست . وقتی با هویت و جنسیتش بازی میشه ُ اونو میتونیم مظلوم قلمداد کنیم . اون آقایون و جلسه بحث رو هم ولش ... کسی که ادب نداره ... خب نداره دیگه !! میرزا جان ممنون

ایرج میرزا یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ب.ظ

حالا که کمی طرفداری خانومها رو کردم بخودم جرات میدم و یه نظر کوچولو هم میدم
اون زمون که من زنده بودم میگفتن به چند دلیل زن از بغل شوهرش رم میکنه .
۱- از اول چموش بوده . یعنی از قبل ازدواج سر و گوشش می جنبیده . خدایی اینو دیگه نمیشه کاریش کرد .
۲- عدم ارضای جنسی صحیح زن . خیلی از مردها ... ببخشید... همه مردهای ایرانی در این زمینه گاگول تشریف دارند . البته زنهایی که میگن شوهر من خوب بلده ... کسی هستند که نداند و نداند که نداند.
۳- کمبود محبت . محبت برای زن مثل آب میمونه برای ماهی . یه ضرب المثل قجری هست که میگه : تو سه روز به زنت محبت نکن من سه سوته مخشو میزنم .
۴- داشتن همسری گاگول و ضعیف النفس . بنده شدیدا معتقدم که اگر مردها مرد بودند حداقل نود و پنج درصد از آمار طلاق کاسته می شد .همیشه به دخترانی که منو مورد مشاوره قرار میدن میگم برای ازدواج اول ببینید طرف صفات مردونه داره یا نه بعد برید سراغ بقیه فاکتورها .
خلاصه اینکه اکثر ناله های زنها از دست شوهر بیغ و ضعیف النفسه . خدا نصیب نکنه خواهررر

آفرین آفرین هزار آفرین
ببین میرزای عزیز شما یه خونه رو با سلیقه و دید خودت میبینی و میخری و میری توش میشینی ... اگه بعد از مدتی ببینی که این خونه مشکلاتی داره ُ آیا اونو آتیش میزنی؟ آیا این خونه رو به امون خدا رها میکنی و میری؟؟ بالاخره میری و با صبر و تدبیر این خونه رو میفروشی دیگه .... به نظرم رهایی از دست همسر بد هم شامل قواعدی میشه!!
اما خیلی دلم میخواست صفات خانومها رو هم مثل خودت لیست کنم که ....... ولش کن !! فعلا به اندازه کافی دردسر دارم

ایرج میرزا یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ

راستی یادم رفت بگم

یکی از دوستان می گفت تعداد اینجور زنها نسبت به کل جامعه خانمها بسیار ناچیزه . من هم میگم چیزی که توی این عمر هشتاد نود ساله ام دیدم اینه که : به ندرت مردی رو دیدم چه مجرد چه متاهل که زیرآبی نرفته باشه . و به ندرت زنی رو دیدم که زیر آبی رفته باشه. وقتی مردی اینکاره نباشه همه با چشم تعجب بهش نگاه میکنن و همینطور وقتی زنی اینکاره باشه .
در پایان عرض میکنم که نه فقط من بلکه همه دوستان دیگر هم با نوشته ات موافقیم . اگر کسی دوزار شرف داشته باشه برای انتقام از دیگری شرف خودشو به حراج نمیزاره . نصف شب میره سراغ شوهرش با چاقو یه چیزی رو میبره میندازه کاسه توالت . ای بابااااا بازم یه جوک یادم افتاد این دیگه بامزه است به خدا....
یه روز یه فارسه رو توی جزیره آدمخواران دستگیر میکنن میگن حکمت اینه که پوستتو بکنیم باهاش قایق درست کنیم . فارسه شروع میکنه به خودش چاقو زدن . میگن چیکار میکنی؟ میگه دارم قایق شما رو سوراخ سوراخ میکنم.

ولی بنده مردهای زیادی رو میشناسم که زیرآبی نرفتند به خدا
همین الان هم خیلیها رو سراغ دارم ... ببین آمیرزا خواهش دارم فرمول نسازی ... الان واسه ما دم میگیرند که : مردها همه زیرآبی میرن !!
نه والله ... همه یعنی چی؟؟ من در محیطی کار کردم که همیشه زنها و مردها بطور راحت با هم دمخور بودند .... خیلی چیزها دیدم ... اما زنها و مردهای شریف هم توی اون محیط فراوان دیدم .

آغازی دیگر یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:09 ب.ظ

عجب بحثی شد جناب فرخ ! رنجش در حدی نیست که بخواد باعث جدایی بشه و در مورد وبلاگ خانم آریان هم قصد بدی نداشتم فقط نحوه وبلاگ خوندن خودم را یادآوری کردم

خانوم آریان تاج سر ما هستند و من یقین دارم که همین بحثها دوستیهای محکمی در پی خواهد داشت.... ممنون از حضورتون

پرنیان دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:32 ق.ظ http://fathebagh.blogsky.com

سلام
تمام کامنتهای دوستان و پاسخهای شمارو خوندم . اول از همه جمله ی اول کامنت اولم رو اصلاح می کنم من با تمام حرفهای شما موافق نیستم با قسمتی از آن موافقم. فرخ عزیز یه سوال دارم از شما . شما در پاسخ کامنت من فرمودید زنها اونقدر ارزششون بالاست که لایق مردهای دله نیستند حالا می خواهم بپرسم زنی که همسرش مخفیانه داره بهش خیانت میکنه و وقتی همسرش درخواست طلاق میده اون مرد بازی در می یاره یا تحت هیچ شرایطی طلاقش نمی ده و یا بهش میگه می تونی بری ولی باید تمام حق و حقوقت رو ببخشی و بچه یا بچه هات رو هم ببخشی آیا اینجا این زن لایق این مرد دله هست؟ اینجا و در این شرایط این زن باید چیکار کنه؟ زنی که قبل از اینکه یک زن باشه یک انسانه با نیازهائی همانند نیازهای یک مرد . یک زن وقتی شوهرش بهش خیانت میکنه برای همیشه اون مرد براش می شکنه و تا آخر عمر برایش این مرد قابل احترام نخواهد بود. اما مطمئن باش حتی ... حتی یک زن معمولی (چه رسد به زنی که دارای تفکره) به این سادگی خودش رو در آغوش مردی غیر از همسرش نمی ندازه. باز هم من میگم هیچ فرقی نمی کنه خیانت چه برای مرد چه برای زن حرکت پسندیده ای نیست.
امروزه یک زن ایرانی همپای همسرش کار می کنه. صبح زود از خواب بیدار می شه و باضافه وظایف مادری و خانه داری ، یک منبع درآمده برای خانواده اش پس حق حرف زدن داره درست مثل یک مرد. خواهش می کنم زنان امروز با زنان نسلهای قبل مقایسه نکن که نه شرایط زندگی و نه آدمهای امروزه با دیروز قابل مقایسه نیستند.
و یک گله دیگر وقتی زن به کاسه توالت تشبیه می شه آیا قداستی هم برای یک زن باقی می مونه؟!
متاسفم برای تمام زنان ایرانی ، که مردان ایرانی به قول شما به قول شما «غالبا نه تنها عاشق و شیدا نیستند بلکه درصدند تا لذت ببرند و آبرو بریزند».
شاید بهتر باشه اصلا یک زن قید ازدواج رو برای همیشه بزنه.
و در آخر گاهی وقتها خیانتهای عاطفی خیلی دردناک تر از خیانت های جسمی هستند ولی متاسفانه بعضی از این آقایان این رو نمی فهمند.

پرنیان عزیز مردها بوالهوسند !! براشون خیلی مهم نیست که در آن واحد با چند نفر رابطه داشته باشند ... اما یه زن وقتی در آغوش مردی قرار میگیره ، بهش وابسته میشه و مرتب به همون مرد فکر میکنه !!
این یکی از مهمترین تفاوتهای بین زن و مرده .... امثال خانوم آنا تلاش دارند تا بگن که فرقی بین مرد و زن نیست .... اما هست!! خلقت و نوع آفرینش این دو با هم تفاوتهایی دارند ... مگه نه؟ برای همین من میگم وقتی زنی در خارج از خونه دل داد ، ابتدا خودش آسیبهای بزرگی میبینه . ممکنه قلبش روزی هزار بار بشکنه ! ممکنه تا صبح خوابش نبره و توی رختخوابی که از مهر خالیه به یاد اون مرد بیگانه وول بخوره و عذاب بکشه ... در حالیکه همون مرد مثل خرس میگیره و میخوابه !! زنها در این زمینه توانایی انتقام گیری رو بطور ریشه ای ندارند . البته در همه جای دنیا همینطوره !!
زنی که میخواد از شوهر بی احساس خودش انتقام بگیره ، به احتمال خیلی زیاد در دام یه نامرد دیگه می افته! برای همین من اصرار دارم که زنها خودشون رو حفظ کنند .. من متاسفم که نتونستم نظرم رو برای خانومها ثابت کنم .. . ولی مهم نیست !! چون به هر حال زندگی در مسیرش آدمها را بیدار میکنه !! ممنونم

ایرج میرزا دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:49 ق.ظ

بازم سلام

درخصوص کامنت سرورم جناب کورش عزیز
عرض می کنم که آیا این بیمارستان صحرایی که میفرمایند و من و شما هم سی سال است که این موضوع رو بعنوان داروی درد جنسی جامعه از زبان دیگران میشنویم فقط برای آقایان است یا خانمها نیز چنین حقی دارند که در هنگام نیاز به آن دستشویی صحرایی سری بزنند . یقینا جواب شما و کوروش عزیز منفی است . پس می بینی مردهای ما سالهاست برای خود راه چاره می جویند . این یکی از دلایلی است که می گویم اکثر مردها حداقل گاهی زیرآبی رفته اند . تجربیات شخصی هم این موضوع را تایید میکند . در ضمن در این مثال دستشویی صحرایی شدیدا خانمها بعنوان جنس دوم انگاشته شده اند .
باز هم در کامنت جناب کوروش عزیز مطلبی هست که جسارتا با آن مخالفت میکنم و آن اینکه در مجلس فرانسه قرار بود قانونی وضع کنند که نام خانوادگی فرزندان از مادران اخذ شود . زیرا اکثر فرزندان آن سرزمین متمدن غربی پدر معلومی نداشتند . این از فرانسه فرهیخته . دیگر آمریکا و جاهای دیگر را خودتان حدس بزنید .
عرضم این است که عفت زنان ایرانی با هیچ جای دنیا قابل قیاس نیست .
ببخشید. جسارت کردیم بوس آبدار غضنفری

آقا میرزا سلام علیکم
هر چی بدبختی و فلاکته داریم از غربیها می کشیم! بله عفت زنان ما مثال زدنیه و من برای همین دلم میسوزه که میبینم داریم رفته رفته دچار گسست میشیم . ماجرای دستشویی رو باید از خود کوروش عزیز پرسید .... اما شبی در برلین و در خیابان مشخصی با ماشین میرفتیم که یهو دیدم قدم به قدم زنهایی زیبا و شیک پوش ایستادند تا یکی سوارشون کنه !!
ماشینها میومدن و انتخاب میکردند و سوار میکردند و میرفتند .... گمونم کوروش عزیز منظورشون این بود که هر کی اهلش باشه ، باید در جای مشخصی به نتیجه برسه!! چیزی که در اینجا ممنوعه....
خیلی چاکریم

آنا آریان دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:24 ق.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

تحجر یعنی اینکه بگوئیم انسانها دو نوع هستند مرد یا زن.
تا وقتی که نتونی انسان را بدون در نظر گرفتن جنسیت هم ببینی باهات بحث نمی کنم.فقط یک چیز که برام جالب بود صحبت از ظاهر شما بود که فرمودی خیلی امروزی هستی و من اگه شما را ببینم متوجه می شم. راستش از نظر من لباس پوشیدن به تنهایی نشون دهنده ی روشنفکری نیست. به هر حال من بر خلاف شما ظاهرم آلامد نیست. چادری هستم. متاهلم. دو تا هم فرزند دارم. برعکس شما که فیلم های هالیوودی و فارسی وان می بینی هرگز ماهواره نداشتم و چند سالی است که در مورد کتاب های آسمانی قران و اوستا و انجیل و تورات تحقیق می کنم و مطلب می نویسم.طرز فکر قدیمی شما گویا اصلاح پذیر نیست. شاد باشید.

شما داری سفسطه میفرمایید ... معنی لغوی تحجر رو بگین !!
انسانها دو نوع هستند .... مرد و زن!! لطفا آخرین کامنت پرنیان عزیز و پاسخ بنده رو بخونید !! اصلا چطوره بگیم پستانداران یک نوع هستند ..
انسان و شیر و روباه و سمور و بز و گوسفند و سنجاب و گراز و غیره!
چرا حاشیه میری عزیزم؟
باشه بنده ظاهرم مهم نیست ... اما این مهمه که شما چادری هستی؟؟
اگه فرقی بین مرد و زن نیست چرا چادر میذاری سرت؟؟
اتفاقا من به خاطر شغلم ناچارم تا فیلم ببینم ... اما فارسی وان رو نمیبینم ... ولی توی هر خونه ای میرم میبینم خانومهای پیر و جوون دارن فارسی وان تماشا میکنند که واقعا حالم به هم میخوره!
طرز فکر شما مثلا جدیده؟ که میرین در باره تورات و انجیل که مال عهد بوق هستند تحقیق میکنید؟ کتابهایی که در طول تاریخ تحریف شدند و خود مسیحیان و یهودیها کلی بدبختی و دردسر دارند؟
اون از مسیحیت که همجنس بازی رو مباح شمرده و اون هم از یهودیت که فقط در فکر کشورگشایی و ساخت سلاح و کشتارند و غرورشون داره همه رو اذیت میکنه !! شما در این وادی کم آوردید که اتهام میزنید ... حالا خداییش قدیمی منم یا شما؟؟؟

آرمان. دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ق.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

استاد بنده همیشه به یاد شما هستم

چای منبر شما نمک گیرمان کرده است

از اینکه دردها موشکافی میکنید کمال تشکر را دارم

چااااااااااااااااااااااکریم. البته نه از جنس بدلش
اصلِ اصل

بی تو هرگز

آنا آریان دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ق.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

قدیمی شما هستید که همجنس بازی را بد می دونین. یک ادم پخته کسی است که همه چیز را می پذیره و در جای خودش قرار می ده و یک آدم خام کسی است که از همه چیز انتقاد می کنه. و شما یک ادم خام هستید!!
حداقل یک آدم نیمه پخته با کمی نمک هم نیستید که دلم به بحث با شما خوش باشد!بحثی ندارم. خوش باشید

از یه خانوم چادری و متاهل و اهل نماز و روزه و قرآن بعیده که همجنس بازی رو تایید کنه !! ازتون خیلی خوشم میاد ... چون هنوز در عوالم کودکی سیر میکنید و تکلیفتون با خودتون معلوم نیست ...
راستی چرا برای ادامه زندگی نمیرید هلند؟ اونجا همجنس بازها توی پارلمان نماینده دارند و قانون هواشون رو داره .... شاید تونستید براشون امتیازات بیشتری بگیرید.

خودتون هم میدونید که من خیلی با نمکم!! چون اگه نبودم شما این همه باهام کل نمینداختی! بحثی ندارید .. یعنی که تسلیم شدید ...
اونهاییکه نظرات بنده و شما رو میخونند قضاوت خواهند کرد .... ولی سوتی بدی بود همجنس بازی؟؟؟
با این همه خیلی خیلی از آشنایی با شما خوشحالم ... اینو جدی میگم!
شما یکی از جالبترین کسانی هستید که من تا حالا شناختم!

آنا آریان دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ب.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

راستی جواب شما به پرنیان در مورد زنان و مردان عهد قدیم صدق می کرد.امروزه نه مردان حیوانات جنسی صرف هستند و نه زنان احساسات کودکانه ی صرف. امروز هر دو رشد کرده اند و می شود آنها را انسان نامید ورای جنسیتشان.

بله زنها انسانند دیگه ... پس چی هستند؟؟
این کامنت رو فکر کنم الکی گذاشتید !!

ناشناس دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ

فرخ عزیز من با آناجون در مورد همجنس بازی موافقم چون تعدادی از آدمها سیستم بدنشون اینگونه است. وبه قول آنا جون با نفی کردن یک واقعیت و پاک کردن صورت مسئله نمی توانیم بگیم اون مشکل ومسئله وجود نداره.

شما هم برای اقامت در هلند اقدام بفرمایید ...
هم جنس بازان بیمارند ... مثل معتادان ۱۱
آیا در هیچ کشور قانونمندی میان و مواد مخدر رو به راحتی در اختیار معتادان قرار میدن؟ بیمار رو باید درمان کرد .... اگه اونطوره که باید بذاریم همه ی بیماران توی رخنخواب بخوابند و معالجه نشن.... خانواده و دولتها باید در این زمینه اقدام کنند .... خدا رو شکر که شما پزشک نیستید !!

پریدخت دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:16 ب.ظ

باسلام وعرض ارادت خدمت شما وخوانندگان خوب وبلاگ شما
مطلبی را در وبلاگتان گذاشتید که بسیار جای تامل دارد گناهی به گردن فارسی وان وفیلم های هالیوودی نیست.....متاسفانه ما ایرانی ها ادعای یک فرهنگ غنی ۲۵۰۰ ساله داریم ولی درعمل تحمل یک بحث فرهنگی وبه نقد کشیده شدن محترمانه رانداریم شما حرف حساب را ازهر کسی که میشنوید باید بپذیرید حتی اگر مطمئن باشید خدای نکرده ایشان انسان مبتذلی است که نیست ...ومانند نقدهای بعضی از انسانها که تحمل شنیدن واقعیت راندارند وخاندان طرف را به استیضاح میگرند نباشیم نظر جناب اقای کوروش وپاسخ شما ایضا متاسفانه زنان را به دستشویی وکاسه توالت ودر واقع ابزاری برای ارضای تمایلات نفسانی انسان درجه اول توصیف کرد واین از شما به عنوان یک انسان فرهیخته بعید است..درضمن به نقد کشیدن وبلاگ یکی از دوستان به عنوان این که میتواند زنها را به گمراهی بکشاند هم به نظر من البته منطقی نیست من وبلاگ این بانو را خواندم قطعا بسیار شیوا وزیبا می نویسند وخوانندگان خود باید تصمیم بگیرند که کدام راه راانتخاب کنند اگر حق انتخابی باشد....درضمن مقایسه زنان ۸۰ سال پیش ایران با زن امروز مقایسه صحیحی نیست زنان دهه های قبل محکوم به جبری بودند گریز ناپذیر بسیار از انان را سراغ دارم که شاید ۳۰-۴۰ سالی از پایان عمرشان را در اتاقی جدا از همسرشان بسر میبردند ...هرچند به زنان عفیفه وپاکدامن اشتهار دارند ولی بایستی پای درد دلشان مینشستی واز غم پنهانشان میشنیدید...البته این عمومیت ندارد شما من را به یاد صحبت های مردان بسیار قدیمی میاندازی که می فرمودند دختر نباید سواد داشته باشد چون به پسرها نامه مینویسد..ویا تلفن ممنوع چون به پسر زنگ میزند وایضا حتما اینترنت وتلویزیون وووو خداروشکر به یمن حضور پررنگ پارازیتها بنده وخانواد هام از داشتن فارس وان محرومیم وچه محرومیت خوبی...اما به نظرمن که حتما شما هم با ان موافقید بی فرهنگی وبداخلاقی جامعه ما چه زن وچه مرد زیادربطی به این قضیه ندارد....شما که در خارج از مرزهای ایران زیاد تشریف برده اید بهتر میدانید که متاسفانه بیشترین اذیت بابت نگاه یا سخن مزاحم از طرف مردان کشورما اتفاق می افتد...ومردان بلاد کفر کمترین ازار را دارند...ودر ضمن دران بلاد کمترین میزان دروغ وریا وبدجنسی وجود دارد وایضا پایبندی به خانواده هم بیشتر از ماست که ادعای دین واسلام داریم وبه خاطر شرایط حقوقی واجتماعیشان در صورت احساس کمترین خیانت ترجیح میدهند این مسئله را به همسرشان بگویندوزندگی را تمام کنند به عکس کشورما که خیانت پنهان بیداد میکند وقطعا ریشه دارد گاهی هم گریزی از ان نیست هرچند ناپسند است مانند خوردن گوشت مردار در اظطرار که البته بنده این راتایید نمیکنم...به علت رواج فرهنگ دروغ وریا ودغلبازی متاسفانه قبح تمام کارهای زشت از بین رفته وضدارزش گاهی به ارزش تبدیل شده واین باعث تاسف است ..واین رامیگویند ابتذال فرهنگی ولاغیر...والبته خیانت فکری وروحی وجسمانی از مرد وزن هردو ناپسند است....ودر این شکی نیست...اما ایکاش مسیر صحبت منحرف نمیشد...قطعا همه در این سخن اتفاق نظر دارند ولی نیاز به ریشه یابی است که قطعا خیلی از عوامل دست به دست هم میدهند تا این میشود گناهی به دیدن سریالهای انچنانی نیست...گاها سریالهای بسیار وزین خودمان هم تنها رواج پنهان همین روابط رامیدهند خواسته وناخواسته..راستش خیلی حرف برای گفتن دارم با وجود مقاومت اما نتوانستم کامنتی نگذارم....ودرضمن این چنان بر میاید هرکسی از شما طرفداری میکنه ازش تمجید میکنید این قانون مباحثه نیست بایستی انتقاد پذیر بود...البته امیدوارم سخنان بنده هم برشماسخت نیفتدوخودم ووبلاگم را به باد انتقاد نگیرید.....درضمن مرزهای روی کره زمین ساخته ما انسانهاست خداوند انسانهارو ازاد افرید ودارای اراده وحق انتخاب ومرد وزن را تنها با علم ودانش وتقواکرامت بخشید ووفرقی بین انها نگذاشت مگر در تقوا وعلم ودانش .....البته میدانم گذاشتن مباحثی اینچنانی نیاز به شهامت و تحمل بسیار دارد وقطعا شما با صبر همه نظرها را میخوانید وحتی اگر مخالف نظر شما باشد به نویسنده نظر ونظرش احترام میگذارید....از اطاله کلام پوزش میخواهم ...موید باشید وانتقاد پذیر....ویکطرفه قضاوت نفرمایید...درود بر زنان ومردان فرهیخته وازاده این سرزمین که برای احقاق حقوق انسانی خود مبارزه میکنند واز هرچه رنگ ابتذال بگیرد گریزانند .با احترام به تمامی عقاید

صد رحمت به آنای عزیز مثنوی هفتاد من کاغذ است این؟
اگر باید به نظرات احترام گذاشت ُ پس شما چرا به نظر من احترام نمیذاری؟
ظرف این روزهای اخیر چنان مورد تهاجم قرار گرفتم که انگار مرتکب قتل نفس شدم . موضوع کاسه توالت و ... رو به چالش میکشید و سفسطه میکنید !! منظور رو نمیگیرید عزیز!
فارسی وان خوبه ؟ هالیوود خوبه ؟؟ خب برید ببینید !! من که نمیتونم بیام بهتون چشم بند بزنم . این آخرین باریه که در مقام حمایت از زن چیزی نوشتم ... متاسفانه در سالهای اخیر خیلیها عادت کردند که به دلیل وجود مشکلات در ایران از غرب و کشورهای پیشرفته تعریف بکنند .... خانوم عزیز در بلاد خارجه هم وضعیت همینه !! شما میدونی چرا جنیفر لوپز
تا به حال چند تا شوهر عوض کرده؟؟ این خانوم که از ستارگان موسیقی و سینمای غرب هستند چرا چنین بلایی سرش اومده؟
شما جواب همین سوال رو اگه بدونی من دیگه خفه خون میگیرم!
در ضمن من آدم صادقی هستم ... شما که منو میشناسی!
اما خودتون در صداقت خودتون شکی ندارید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد