چاخان ۲

خوشامدگو زبان آور خالی بند

چاخان ۲

خوشامدگو زبان آور خالی بند

عباس امیری

امروز عباس امیری در قطعه هنرمندان گورستات رشت ، برای همیشه آرمید .

عباس بازیگر استثنایی و کم نظیری بود که میتواست در نقشهای مثبت و منفی 

بدرخشد و با صدای گیرا و نافذش تاثیرگذار باشد.

از سال 1365 او را در صداوسیمای مرکز گیلان شناختم . . . در سلام کردن گوی

سبقت می ربود و در معاشرت و همصحبتی ، ادب را چنان رعایت میکرد که

شرمنده میشدی!! بر خلاف نقشهایی نظیر ابوموسی اشعری(سریال امام علی)

و یا کاهن اعظم (سریال یوسف پیامبر) مردی خندان و خوش مشرب بود و

معمولا غمهایش را پنهان می داشت.

امروز به تنهایی عذاب آور و طولانی اش می اندیشیدم !! به سالهایی که در

حسرت دیدار زن و فرزندانش بر او گذشت.  آنان به آلمان رفتند و هیچگاه بازنگشتند

و عباس چقدر زحمت کشید تا به اروپا برود و آنها را ببیند و دلتنگی اش را اندکی

تخفیف دهد . . . بگذریم!

حالا دیگر او مثل شکیبایی و حسین پناهی و نعمت الله گرجی و سایرین از دنیای

ما رفته و این حرفها بیهوده است . . . اما به جادوی هنر بیندیشید که چگونه

میتواند از عباس امیری مهربان و خوش قلب ، ابو موسی و کاهن اعظم بسازد و

ما نیز در مقام بیننده باورش کنیم و گاه از حرکات و گفته هایش در یک فیلم

برنجیم . امروز او را با آن صدای گرمش و با آن لبخندهای شیرین اش برای همیشه

به یاد سپردم و در دل برایش اشک ریختم.

برای او که سرشار از عشق و هنر بود و سرمایه ای جز دل نازکش نداشت . . .

برای او که از پس سالها صبر و استقامت و مرارت به آن درجه رسیده بود و معنای

رنج را خوب میفهمید . . . .

برای او که در یک روز سرد و ابری ، با خاک همآغوش شد و آخرین نقش خود را

بطور حیرت انگیزی ایفا کرد .

امروز در رشت غوغایی بود . . . هزاران نفر آمده بودند تا عباس را در راه خانه ی

ابدی اش مشایعت کنند .      




                                                              یادش ماندگار