ایرج میرزا
پنجشنبه 8 دیماه سال 1390 ساعت 11:04 ب.ظ
سلام فرخ خان خوبی که ایشالا؟ منم برات طول و عمر و سلامتی آرزو میکنم . حالا راستشو بگو . اون تبلیغات رادیویی که اسمش یادم نیست صدای شما بود؟ چند روز پیش تو تاکسی از رادیو یه تبلیغات شنیدم که صداش کپ صدای خودت بود . همون موقع گفتم تو نمیری ایرج این فرخ خودمونهحالا جون ایرج خودت بودی؟ اگه خودت بودی اسم اون کالا رو بگو همین فردا ... فردا که جمعه است ... همین شنبه میرم یه دوجین میخرم فقط بیاد فرخ خان امیدوارم فقط ایزی لایف نبوده باشه
سلام بر ایرج عزیز و دوست داشتنی از سال 83 تا امروز دیگر تیزری نخوانده ام .... مشتریانم را از دست دادم .... هر وقت زنگ میزدند ، نمیرفتم و از نان خوردن افتادم . شاید صدای دوست عزیزم مهران دوستی را شنیده باشی . . . . من و او تقریبا شباهتهایی در صدا داریم . یکی از مهمترین عللی که دیگر تیزر نمیخوانم ، مسافت است ... همه ی کارهای تبلیغاتی در تهران انجام میگیرد و من خوشبختانه چند سالی ست که از تهران به گیلان هجرت کرده ام ارادت دارم
سلام آقا فرخ راست گفتید مرگ یه وقتایی خیلی حال میده یکی دیگه از اون وقتا زمانیه که درد داره تمام استخوانای آدمو خرد میکنه و فقط مرگ میتونه آرامش را بهش برگردونه (من این یکی رو تجربه کردم ولی متاسفانه مرگ با من همراهی نکرد) به هر حال فکر می کنم برای حال کردن راه های دیگه ای هم هست ترجیح میدم شما باشید و با این صدای دلنشین بازم برامون پستای جدید بذارید حتی اگه قرار باشه ۶۵ سالگی مادر زن و عروسی دو تا جوون تازه به دوران رسیده و خریدای عید و حتی اون چک برگشتی سرجاشون باقی بمونند آرزوی من هم برای شما طول عمر و سلامتی و البته عمر باعزته
سلام به روی ماهت خوشحالم بعد از مدتها شما رو می بینم .... این مرگ هم سوژه ی باحالیه . واقعا اگه مرگی در کار نبود ، باید از چی میترسیدیم و به چی میخندیدیم؟؟ ممنونم .. ممنونم
سلام فرخ خان
حالا جون ایرج خودت بودی؟
خوبی که ایشالا؟ منم برات طول و عمر و سلامتی آرزو میکنم .
حالا راستشو بگو . اون تبلیغات رادیویی که اسمش یادم نیست صدای شما بود؟ چند روز پیش تو تاکسی از رادیو یه تبلیغات شنیدم که صداش کپ صدای خودت بود . همون موقع گفتم تو نمیری ایرج این فرخ خودمونه
اگه خودت بودی اسم اون کالا رو بگو همین فردا ... فردا که جمعه است ... همین شنبه میرم یه دوجین میخرم فقط بیاد فرخ خان
امیدوارم فقط ایزی لایف نبوده باشه
سلام بر ایرج عزیز و دوست داشتنی

از سال 83 تا امروز دیگر تیزری نخوانده ام .... مشتریانم را از دست دادم ....
هر وقت زنگ میزدند ، نمیرفتم و از نان خوردن افتادم .
شاید صدای دوست عزیزم مهران دوستی را شنیده باشی . . . . من و او تقریبا شباهتهایی در صدا داریم . یکی از مهمترین عللی که دیگر تیزر نمیخوانم ، مسافت است ... همه ی کارهای تبلیغاتی در تهران انجام میگیرد و من خوشبختانه چند سالی ست که از تهران به گیلان هجرت کرده ام
ارادت دارم
سلام آقا فرخ
راست گفتید مرگ یه وقتایی خیلی حال میده یکی دیگه از اون وقتا زمانیه که درد داره تمام استخوانای آدمو خرد میکنه و فقط مرگ میتونه آرامش را بهش برگردونه (من این یکی رو تجربه کردم ولی متاسفانه مرگ با من همراهی نکرد)
به هر حال فکر می کنم برای حال کردن راه های دیگه ای هم هست ترجیح میدم شما باشید و با این صدای دلنشین بازم برامون پستای جدید بذارید حتی اگه قرار باشه ۶۵ سالگی مادر زن و عروسی دو تا جوون تازه به دوران رسیده و خریدای عید و حتی اون چک برگشتی سرجاشون باقی بمونند
آرزوی من هم برای شما طول عمر و سلامتی و البته عمر باعزته
سلام به روی ماهت
خوشحالم بعد از مدتها شما رو می بینم .... این مرگ هم سوژه ی
باحالیه . واقعا اگه مرگی در کار نبود ، باید از چی میترسیدیم و به چی میخندیدیم؟؟ ممنونم .. ممنونم
آخ با جمعه موافقم شدیداْ.به جمعه که نزدیک میشم حالم بد میشه بیا از فروغ بشنویم من عاشق این شعرم تمام حرف دلم توی اونه.مرگ در جمعه به به
جمعه های ساکت
جمعه های متروک
...
خانه ی خالی
خانه ی دلگیر
...
خانه ی پرده ،کتاب،گنجه ،تصاویر
...
سلام،
خوب شد خدا نشدی، و گرنه عجب ضد حالی هایی می زدی!
سلام . . .
استغفرلله

باز که پست جدید کامنت دونیش بسته ست
حکم اینو داره بشینی رو دوچرخه ثابت هی پا بزنی اما جلو نری
با این وضع اینترنت فقط زمین را تونستم گوش بدم
بوی افسردگی میداد
شاید سرمای زمستون روی شما هم اثر کرده
باز فرخ عزیز ما خود را در اعنکافی و عزلتی خود خواسته قرار داده است


چه شده فرخ جان؟
تطرات رو هم بسته ای؟
هر جور که راحنی
ولی بدان دوستت داریم
سلام جناب فرخ
چرا این وبلاگ اینقدر سوت و کور شده؟
آدم دلش می گیره